۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه

ایران-34سال قبل در روز جهانی علیه اعدام خمینی چه کسانی را کشت وچگونه

همزمان با سي و چهارومين سالگرد شهادت اسفنديار يادي از خواهر و برادر شهيدخطه شيراز اسفنديارو نسترن هدايتي فيروزآبادي


 شيراز- مجاهدین شهید اسفنديارو نسترن هدايتي فيروزآبادي

اسفنديار 17ساله دانش آموز هنرستان فني طالقاني در شيراز از شاگردان ممتاز بود كه از سال 58فعاليت خود را در ارتباط با مجاهدين شروع كرد و بهمين خاطرسال60 از هنرستان اخراج شده و بعد دستگير ميشود اما با تلاشهاي خانواده آزاد شد.
اوسال61 با چندتن از دوستانش در شيراز يك هسته مقاومت تشكيل ميدهد و به فعاليتش ادامه ميدهد تا اينكه در18مهرسال 61 در يك درگيري و جنگ و گريز خياباني درحاليكه فرياد ميزد مرگ بر خميني درود بر رجوي با شليك سه گلوله به قلبش به شهادت رسيد، دژخيمان چند روز بعد باگرفتن مبلغي پول تير تلي ازخاك را بعنوان مزار او به پدر و مادرش نشان ميدهد وقتي خانواده مزار را سيمان بندي ميكنند مزدوران سپاه مجدداً مزار را تخريب ميكنند كارگران قبرستان ميگفتند اين خدا نشناسها حتي از مزار مجاهدين هم مي ترسند چند ماه پيش با بلدوزر به جان قبرها افتاده بودند وهمه را زير رو كردند.

قهرمان مقاومت، مجاهد خلق نسترن هدايت فيروزآبادي

سال1355 در رشته عمران ملي در دانشگاه شيراز مشغول تحصيل ميشوداو در جنبش دانشجويي عليه رژيم شاه فعال بود در ارديبهشت سال 58 به‌ جنبش ملي مجاهدين پيوست و پس از 30خرداد 60 فرماندهي يکي از واحدهاي مقاومت مجاهد خلق را به‌عهده گرفت. نسترن در راه خلق و انقلاب درهر مأموريت و فداکاري و جانبازي تمام‌عيار داشت. تا اينكه در شب سوم ديماه سال 1360‌، پاسداران او را از بستر بيماري دستگير کردند و به ‌زندان سپاه بردند. مدتها بعد از محکوميتش، وقتي دژخيمان دادستاني فارس به ‌نقش نسترن در زندان و عملياتش در خارج زندان پي بردند، با خشم و کينه حيواني به ‌جان او افتادند اما در برابر اراده انقلابيش به‌زانو درآمدند. نسترن در زندان بارها مورد شکنجه‌هاي وحشيانه قرار گرفت. اما دشمن را در دستيابي به ‌اسرار خلق ناکام گذاشت. سرانجام در شب هفتم تيرماه‌ 62، در يك انتقام گيري وحشيانه درسالروز انفجار حزب خميني، بر اساس گفته‌هاي يک شاهد عيني او و تعدادي ديگر از مجاهدان را به‌ فجيع‌ترين شکل با حلق‌آويز با سيم خاردار از بيل مکانيکي زجرکش کردند و سپس به‌شهادت رساندند.‌هنگام دفن نسترن كه نيمه جان بود قصد فرار داشت يكي از پاسداران جاني متوجه شده و اورا سوار ماشين ميكنندو در بيابانهاي اطراف به او تير خلاص ميزنند ومجدداً اورا دفن ميكنند.
بله در سياهترين دوران تاريخ ميهن در روزهائي كه ديو ارتجاع و پدر خوانده داعش عصر حاضر در ميهن بخون خفته تنوره ميكشيد اين چنين مجاهدان دست از جان شسته و پاكباز خود را فداي آزادي و سرنگوني رژيم ولايت فقيه كردند
يادشان گرامي و راه سرخشان پر رهرو بادد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر