«بهخاطر گلولهای
که در ناحیه گردن و فک معصومه اصابت کرده بود، او دائماً خون بالا میآورد و در
خون خود دست و پا میزد. دژخیمان در همین شرایط دست و پایش را به تخت بسته و او
را شکنجه میکردند. معصومه در همان حال که بهعلت خونریزی نمیتوانست دهانش را خوب
باز کند، چیزهایی زیرلب میگفت. دژخیمان فکر کردند او دارد اطلاعاتش را میدهد.
اما وقتی بالای سرش جمع شدند، معلوم شد که او پشت سر هم تکرار میکند: «مرگ بر خمینی
ـ درود بر رجوی». جلادان با شنیدن این شعارها و مشاهده مقاومت قهرمانانه معصومه
مستأصل شده بودند و وحشیگریشان به اوج رسیده بود. طی ۶ماه اسارت معصومه، لاجوردی
با اعمال انواع شکنجههای وحشیانه، همه تلاش خود را بهکار گرفت تا بلکه معصومه را
بشکند و او را وادار به مصاحبه تلویزیونی کند. اما قهرمان مجاهد خلق هر بار دژخیم
را در مقابل اراده استوار خود بهزانو درمیآورد.
در همین روزها بر اثر شدت شکنجه جنین چندماهه معصومه سقط شد
و خود وی نیز دیگر قادر به راهرفتن روی پای خود نبود و بهسختی تکلم میکرد. اما
تلاش میکرد اخبار داخل زندان را به جنبش بیرون از زندان برساند. او همچنین به
زندانیان روحیه میداد و آنان را به مقاومت فرامیخواند....
قسمتی از خاطرات هم زنجیران مجاهد قهرمان معصومه عضدانلو
در تاریخچه مقاومت زندانیان مجاهد خلق و قهرمانان در زنجیر،
حماسههایی از پایداری وجود دارد که درنگ بر آن، ستایش هر انسانی را برمیانگیزد و
بههر وجدان بیدار و آگاهی درس ایمان و وفا میآموزد. حماسه مقاومت مجاهد قهرمان
معصومه عضدانلو در زیر شکنجههای وحشیانه دژخیمان خمینی و پیروزی غرورانگیزش در
خلق این حماسه، یکی از همین اسناد جاودانه در تاریخچه پرافتخار سازمان مجاهدین خلق
ایران میباشد.
صحبت از معصومه عضدانلو، خواهر کوچکتر مریم رجوی رئیسجمهور
برگزیده مقاومت ایران است که لاجوردی، سردژخیم خمینی شخصاً به شکنجه و بازجویی و
نهایتاً اعدام او پرداخت و این قهرمان، دژخیمان را در برابر اراده و ایمان خللناپذیر
خود بهزانو در آورد.
لینک متن کامل زندگی نامه و خاطرات هم زنجیران از سایت
مجاهد