۱۳۹۷ مهر ۱۱, چهارشنبه

#ایران-به یاد #مجاهدشهید #هوشنگ_منتظر_الظهور ـازسکوی قهرمانی کشتی تاسکوی سرفرازی وشرف خلق





هوشنگ منتظر الظهور پهلوانی که پشت دیکتاتور را به خاک مالید!
هوشنگ منتظر الظهور که بود؟
در گذری به فهرست بالا بلند شهدای راه وطن به نام شهدای برمی‌خوریم که فدا کاریشان ما را به تأملی بیشتر وا می‌دارد

شهدای که نام و آوازه‌ای در جامعه داشتند و با تمام اندوخته اجتماعی خود به نبرد با دیکتاتوری برخاستند



۱۱مهر سال۱۳۶۰،پهلوانی در آخرین سکوی قهرمانی جاودانه شد
مجاهد شهید هوشنگ منتظرالظهور قهرمان کشتی فرنگی ایران و عضو تیم ملی کشتی فرنگی ایران در بازیهای المپیک ۱۹۷۶مونترآل کانادا

یکی از کسانی که در واپسین شب زندگی هوشنگ در کنار وی بوده خاطره خود را از این پهلوان دلاور چنین تعریف می‌کند:

«شب آخر با هوشنگ بودیم. می‌دانست که فردا صبح اعدامش می‌کنند. با آرامش گفت افتخار می‌کنم که سینه‌ام را گلوله‌هایی بشکافد که نام ارتجاع بر روی آنان نوشته شده» بعد به‌سنت پهلوانان و سرداران گذشته ایران گفت: «فردا، وقتی که اولین گلوله به سینه‌ام خورد، خونم را بر چهره‌ام خواهم زد تا پس از مرگ اگر زرد‌رو شده باشم، فکر نکنند از ترس بوده».

سرانجام مجاهد شهید هوشنگ منتظرالظهور، قهرمان کشتی فرنگی ایران و عضو تیم ملی کشتی فرنگی ایران در بازیهای المپیک ۱۹۷۶مونترآل کانادا، در روز ۱۱‌مهر سال‌۱۳۶۰توسط دژخیمان خمینی خون‌آشام به‌جوخه اعدام سپرده شد و به‌خیل شهیدان راه آزادی و رهایی ایران پیوست.



 اعلان خبر اعدام مجاهد شهید هوشنگ منتظرالظهور
 در روز جمهوری اسلامی ۱۲مهر۱۳۶۰


۱۳۹۷ مهر ۷, شنبه

ایران-به‌یاد معصومه عضدانلو و سینه‌های رازدار مجاهدین



«به‌خاطر گلوله‌ای که در ناحیه گردن و فک معصومه اصابت کرده بود، او دائماً خون بالا می‌آورد و در خون خود دست و پا می‌زد. دژخیمان در همین شرایط دست و پایش را به‌ تخت بسته و او را شکنجه می‌کردند. معصومه در همان حال که به‌علت خونریزی نمی‌توانست دهانش را خوب باز کند، چیزهایی زیرلب می‌گفت. دژخیمان فکر کردند او دارد اطلاعاتش را می‌دهد. اما وقتی بالای سرش جمع شدند، معلوم شد که او پشت سر هم تکرار می‌کند: «مرگ بر‌ خمینی ـ ‌درود بر‌ رجوی». جلادان با شنیدن این شعارها و مشاهده مقاومت قهرمانانه معصومه مستأصل شده بودند و وحشیگری‌شان به‌ اوج رسیده بود. طی ۶ماه اسارت معصومه، لاجوردی با اعمال انواع شکنجه‌های وحشیانه، همه تلاش خود را به‌کار گرفت تا بلکه معصومه را بشکند و او را وادار به‌ مصاحبه تلویزیونی کند. اما قهرمان مجاهد خلق هر بار دژخیم را در مقابل اراده استوار خود به‌زانو درمی‌آورد.
در همین روزها بر اثر شدت شکنجه جنین چندماهه معصومه سقط شد و خود وی نیز دیگر قادر به‌ راه‌رفتن روی پای خود نبود و به‌سختی تکلم می‌کرد. اما تلاش می‌کرد اخبار داخل زندان را به‌ جنبش بیرون از زندان برساند. او همچنین به‌ زندانیان روحیه می‌داد و آنان را به‌ مقاومت فرامی‌خواند....
قسمتی از خاطرات هم زنجیران مجاهد قهرمان معصومه عضدانلو



در تاریخچه مقاومت زندانیان مجاهد خلق و قهرمانان در زنجیر، حماسه‌هایی از پایداری وجود دارد که درنگ بر آن، ستایش هر انسانی را برمی‌انگیزد و به‌هر وجدان بیدار و آگاهی درس ایمان و وفا می‌آموزد. حماسه مقاومت مجاهد قهرمان معصومه عضدانلو در زیر شکنجه‌های وحشیانه دژخیمان خمینی و پیروزی غرورانگیزش در خلق این حماسه، یکی از همین اسناد جاودانه در تاریخچه پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران می‌باشد. 
صحبت از معصومه عضدانلو، خواهر کوچکتر مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران است که لاجوردی، سردژخیم خمینی شخصاً به‌ شکنجه و بازجویی و نهایتاً اعدام او پرداخت و این قهرمان، دژخیمان را در برابر اراده و ایمان خلل‌ناپذیر خود به‌زانو در آورد.
لینک متن کامل زندگی نامه و خاطرات هم زنجیران از سایت مجاهد


۱۳۹۷ شهریور ۲۲, پنجشنبه

ایران-درگذشت مادر مجاهد پوراندخت وصال(صادق)



مادر وصال (صادق) روز جمعه ۱۶شهریور در تهران دعوت حق را لبیک گفت و به فرزندان شهیدش پیوست.

این مادر مجاهد در تمامی سالهای مقاومت در برابر دیکتاتوری آخوندی همراه با سایر مادران شهدا یار و یاور و پشتیبان فرزندان مجاهد خود بود و به‌رغم تمامی فشارها و اذیت و آزار ضدانسانی رژیم آخوندی، با شرکت در فعالیتهای افشاگرانه مادران شهیدان برای آزادی مردم و میهنمان از چنگال رژیم یزیدی آخوندها می‌کوشید.

خانم مریم رجوی با ابراز نهایت تأسف از درگذشت مادر بزرگوار مجاهد، پوراندخت وصال، فقدان او را به خانواده گرامی‌اش، به‌ویژه فرزندش مهران صادق، به مادران شهیدان و به خانواده محترم صادق تسلیت گفت و برای مادر شادی روح و علو درجات مسئلت کرد.

خانم رجوی افزود: درود و رحمت خدا بر او که با روحیه رزمنده و سرشار در کنار سایر مادران شهیدان برای روز آزادی مردم ایران تلاش می‌کرد.



۱۳۹۷ شهریور ۱۶, جمعه

گرامی‌باد سالگرد شهادت گل‌سرخ انقلاب، مهدی رضایی




۱۶شهریور سال ۵۱ سالگرد شهادت گل‌سرخ انقلاب مهدی رضایی است

روز ۱۶شهریور ۱۳۵۱، مجاهد قهرمان مهدی رضایی، بعد از ماهها شکنجه، به‌دستور شاه خائن به جوخه‌ تیرباران سپرده شد و آوای رسایش در بیدادگاه نظامی شاه، در سراسر ایران‌زمین طنین‌افکن شد:
 «من در این‌جا به‌اتهام عشق به خلق و پیکار در راه خلق محاکمه می‌شوم... بگذار رگ و پوست ما در راه خلق فدا گردد. تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست شکست و پیروزی هست؛ ولی سرانجام پیروزی متعلق به خلق است. این را من نمی‌گویم. این‌را تاریخ می‌گوید».

مهدی رضایی در سال ۱۳۳۱در تهران به‌دنیا آمد. او در کنار برادران مجاهدش احمد و رضا درس مبارزه و انقلاب آموخت و در ۱۶‌سالگی به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست. مهدی رضایی در اردیبهشت سال ۵۱پس‌از ۴سال مبارزه در صفوف مجاهدین و به‌دنبال یک درگیری نابرابر با مزدوران ساواک، به‌چنگ آنان افتاد و مستقیماً روانه شکنجه‌گاه گردید. مهدی رضایی تا زمان شهادت روزهای طولانی زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌های مزدوران ساواک قرار گرفت. ولی او با حفظ اسرار خلق و سازمان، به سمبلی از قهرمانان این نسل در وفاداری به راه خدا و خلق تبدیل شد.

۱۳۹۷ مرداد ۲۵, پنجشنبه

ایران-شهادت مجاهد قهرمان فاطمه امینی، اولین زن شهید مجاهد خلق





روز ۲۵مرداد سال ۱۳۵۴، اولین شهید زن مجاهد خلق در سازمان مجاهدین جاودانه شد. زنی قهرمان که از خود نامی بی‌زوال در یقین به راه و رسمی ‌ماندگار در وفای به عهد و پایداری تا به آخر باقی گذاشت؛ «فاطمه امینی

«فاطمه امینی» در شهر مشهد متولد شد، از سال ۱۳۴۱ فعالیتهای سیاسی خود را با تشکیل یک انجمن زنان مترقی آغاز کرد. او بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی به‌عنوان آموزگار مشغول به‌کار شد و در ارتباط با «سازمان مجاهدین خلق ایران» قرار گرفت.

پس از ضربه شهریور۵۰ که بیش از ۹۰درصد اعضا و کادرهای مجاهدین دستگیر شدند، فاطمه مسئولیت سازماندهی خانواده‌های مجاهدین جهت به‌راه‌انداختن حرکتهای افشاگرانه و اعتراضی را به‌عهده داشت. در جریان مسائل پیچیده بعدی جنبش، نظیر جریان اپورتونیستی فاطمه با صلابت و قاطعیت انقلابی، موضع اصولی خود را حفظ کرد.

سرانجام روز ۱۶اسفند سال۵۳، فاطمه امینی دستگیر و روانه شکنجه‌گاه شد. فاطمه قهرمان ۵‌ماه‌ونیم در زیر ددمنشانه‌ترین شکنجه‌های دژخیمان قرار داشت. آن‌قدر او را شلاق زدند و آن‌قدر بدنش را با منقل برقی سوزاندند که دیگر جای سالمی بر پیکر نحیفش باقی نمانده بود. او در همان اولین ماه دستگیری بر اثر سوختگی شدید پشتش فلج شد. فاطمه در تمام این مدت یا در شکنجه‌گاه اوین بود یا در اتاقهای شکنجه کمیته یا در بیمارستان شهربانی، اما کوچکترین اطلاعاتی به دشمن نداد و هویت خود را نیز، تنها «مجاهد خلق» اعلام نمود.

بدین‌ترتیب فاطمه قهرمان که شکنجه‌گران دژخیم ساواک شاه را در مقابل پیکر نحیف و فلج خود به‌زانو درآورده بود، فاتح و سربلند، روز ۲۵مرداد ۱۳۵۴ در زیر شکنجه به‌شهادت رسید.

او اولین زن مجاهد بود که در دوران نبرد انقلابی مسلحانه با رژیم شاه خائن در زیر شکنجه شهید شد و نامش برای همیشه زیب جنبش مسلحانه و انقلاب مردم ایران گردید.

اما قهرمانی فاطمه در زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌های ساواک جای ویژه‌یی در تاریخچه زنان پیشتاز مجاهد دارد.

در سالهای دهه ۴۰ و ۵۰شمسی ورود زنان مجاهد و انقلابی هم‌چون فاطمه امینی و اشرف رجوی به تشکیلات مخفی سازمان مجاهدین و سایر سازمانهای مبارز، انگشت‌شمار بود. از این‌رو چنین زنانی تأثیرات ژرفی بر دختران دانشگاهی و زنان روشنفکر می‌گذاشتند.

زندگی مجاهد شهید فاطمه امینی و به‌خصوص فراز آخر آن هم‌چون تابش نور در دل ظلمت دیکتاتوری شاه و هم‌چون سپیدی امید در شبهای تار نومیدی بود و فضای جامعه اختناق‌زده را دگرگون کرد. تا آنجا که مردم پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی نام آنها را بر روی مدارس، بیمارستانها، دانشکده‌ها و حتی کوچه‌ها و خیابانها می‌گذاشتند. با ظهور زنانی هم‌چون فاطمه امینی در میدان مبارزه مسلحانه با استبداد سلطنتی؛ ارزشها عوض شده بود! و با فاطمه امینی به‌عنوان زنی پیشتاز و قهرمان در این مسیر؛ به‌طور خاص زنان روشنفکر و تحصیلکرده در دانشگاهها؛ یقین به توانایی تغییر را با او باز یافتند؛ چرا که فاطمه قهرمان، با مقاومت شگفت‌انگیز در زیر شکنجه‌های سبعانه بازجویان ساواک شاه، راه تغییر به جانب ارزشهای نوین مبارزاتی و نبرد با ستم و بیداد زمانه را بر روی زنان ایران گشود

 در یکی از صفحات صورتجلسه بازجویی فاطمه امینی که به‌عنوان یکی از اسناد زرین مقاومت ایران و قهرمانی و نستوهی زنان مجاهد خلق تا ابد ثبت شده، چنین آمده است:
- هویت خود را بیان نمایید:

- من مجاهد خلقم.

- مشخصات پدر و مادر خود را معرفی کنید:

- من فرزند خلقم.

_ محل کار و سکونت پدر و سایر بستگان خود را مشخص کنید:

همان طور که گفتم من فرزند خلقم و محل سکونتم نزد خلق است.


۱۳۹۷ مرداد ۴, پنجشنبه

ایران-به یاد مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی زندانی دو نظام درسی وهشتمین سالگرد شهادتش



شعله در زنجیر به مناسبت شهادت مجاهد
 خلق سید محمدرضا سعادتی

از موسی خیابانی هم سلولی سعید برنامه ای انگیزاننده از سیمای آزادی


در بند ۲۰۹ زندان اوین یک لیوان پلاستیکی قرمزرنگ دیده می‌شد که این جمله رویش کنده شده بود:
«هر شلاقی که به پای انقلابیون فرود می‌آید، به منزله کلنگی‌ست که گور استبداد را بیشتر حفر می‌کند». 
جمله‌ی بالا منسوب به مجاهد دلیر، محمدرضا سعادتی است.

هم چنین از نامه های او که در زندان اوین نوشته و به یادگار مانده است این جمله او برای همیشه تاریخ درسی است از مقاومت و پایداری و اصالت جریان انقلابی مجاهدین خلق با همین رسم و راه و مشی بود که مجاهدین ۴دهه یک تنه در برابر مخوف ترین دیکتاتوری مذهبی قرن ایستادند و او را به مرحله سرنگونی اش رساندند:

«وقتی که چشم‌انداز آینده برای ما روشن باشد، وقتی به اصالت خود و به اصالت مکتب خود معتقدیم و ماهیت تمامی جریانهای ارتجاعی را و سرنوشتشان را می‌شناسیم دیگر چه باک!
به قول برادرمان چه کسی می‌تواند از جهاد یک مجاهد جلوگیری کند. تمامی نیروهای جهان بسیج شوند، نمی‌توانند ارادهٴ یک مجاهد را برای ایستادن و برگشتن از راهی که در پیش گرفته است بشکنند».


مجاهد قهرمان محمد رضا سعادتی زندانی دو نظام دیکتاتوری شاه و شیخ فقط سه ماه طعم ازادی از زندان را چشید. سرانجام محمد رضا سعادتی قهرمان در چهارم مرداد ۱۳۶۰ در ماه رمضان و درحالیکه او روضه دار بود تیرباران و به کهکشان شیهدان مجاهد خلق پیوست.

قابل ذکر است که در تیرماه ۵۸ اطلاعیه‌ای با امضای ۴۲ تن از شاعران و نویسندگان از جمله:
 احمد شاملو، سیمین بهبهانی، گلی ترقی و… منتشر شد و سعادتی را «گروگان آزادی در چنبر تهمت‌ها و افتراهای مرموز» خواندند و خواهان آزادی او شدند.
اما در کینه ضد انقلابی شخص لاجوردی جلاد با عجله دستور تیرباران او را صادر کرد که بعدها درجنگ باندی رو شد


نگاهی به زندگی نامه این مجاهد دلیر برگرفته از سایت مجاهد



جلاد اوین- خاطره یک دژخیم برگرفته از سایت مجاهد


۱۳۹۷ خرداد ۱۲, شنبه

ایران-یادواره مادر شایسته و۱۷مجاهدی که ۲۹سال قبل به کهکشان شهیدان مجاهد خلق پیوستند




روز ۱۰خرداد ۱۳۶۱ از جمله روزهای دهه سیاه ۶۰در حاکمیت ننگین دیکتاتوری آخوندی است

در سحرگاه این روز ۱۷ مجاهد خلق قهرمان در زندان مشهد بر دار شرف و مجاهدت بوسه زدند و جاودانه شدند
 نام یک ستاره درخشان هم‌چون نگین الماس در آسمان سرخ‌فام میهن می‌درخشد در میان ۱۷سربه‌دار :مادر شایسته (صغری داوودی) ۵۱ ساله و یک دختر شورشی به نام مریم صدرالاشرافی بود که در سن ۱۵سالگی با سازمان آشنا شد.


اسامی دیگر مجاهدین سربدار:
احمدرضا شایسته ۲۶ساله دانشجوی انگلیس و آمریکا فرزند مادر شایسته
محمدرضا پهلوانلو
جعفر شکوهی سیمایی
محمد علی روحانی
محمد ادهمی
علیرضا باغبان
عبدالحسین مولوی
غلامرضا محمدزاده
محمد ابراهیم صالحی مقدم
مهری قره داشی
مصطفی امامقلی
اکبر احمدی
قربان مقیمی
محمدمهدی جهانبانی
ولی الله قاسملوئی تکان پیشه


مادر شایسته یکی از آن مادران جسور و شایسته بود که قهرمانانه در برابر دیو و هیولایی به نام خمینی ایستاد و هیبت آن را به سخره گرفت و آنگاه با خون سرخ و جوشان خود، نظام پلیدش را رسوا و افشا نمود.

قهرمان دیگری از نسل شیرزنان مجاهد که در سیاه‌ترین ادوار تاریخ میهن در دوران حاکمیت پلید ولایت فقیه علیه این رژیم ضدبشری قیام کرد و با رزم و فدا، زندگی و همه نعماتی که از آن برخوردار بود را نثار رهایی خلق و میهن اسیر خود نمود. او دلیرانه بر ظلم و ستم رژیم ضدبشری و زن‌ستیز خمینی شورید، قهرمانانه جنگید و سرفراز به‌شهات رسید.

مادر شایسته به همراه ۱۶شهید دیگر پس از مبارزه و مجاهدت در راه آرمانهای مجاهدین و رهایی مردم محروم، با خلق حماسه‌ای شگفت از مقاومت در زیر شکنجه در روز ۱۰خرداد ۶۱ به دست جلادان خمینی به دار آویخته شد و به‌شهادت رسید تا خون پاکش گواه دیگری بر عمق چاه شقاوت رژیم پلید آخوندی باشد. هم‌چنان که گواه دیگری شد بر مقاومت پایان‌ناپذیر و شکست‌ناپذیری عنصر مجاهد خلق.


شهدای والامقام این خانواده گرانقدر عبارتند از:

فاطمه شایسته ۲۸ساله مهندس الکترونیک، همافردوم ارتش. تاریخ شهادت: ۲۱شهریور ۱۳۶۰. (دژخیمان پس از تیرباران فاطمه قهرمان در مشهد، لباس خونی او را بعد از تیرباران به جلوی سلول مادر که او نیز در زندان بود، پرتاب کردند و با این شیوه مادر شایسته از اعدام دخترش آگاه و خبردار شد).
احمدرضا شایسته ۲۶ساله دانشجوی انگلیس و آمریکا. تاریخ شهادت: ۱۰خرداد ۱۳۶۱دقایقی قبل از اعدام مادرش.
محمدرضا شایسته ۳۷ساله. تاریخ شهادت: ۳۰مرداد ۱۳۶۴
کبری سپهری (خواهر مادر شایسته)
فاطمه سپهری و محمد سپهری فرزندان خواهرش

یاد این مجاهدان سربدار و سرفراز را در بیست و نهمین سالگرد بخون کشیدنشان گرامی میداریم