۱۳۹۶ تیر ۲۳, جمعه

ایران-زنی حماسه سازکه هنگام تیرباران باردار بود یادواره مجاهدقهرمان بتول عالمزاده درسی وچهارمین سالگرد به خون خفتنش


یادواره مجاهدین شهید بتول صدیه و محمدعلی عالمزاده


مجاهد قهرمان بتول عالمزاده در كرمان، محل تولدش، فعاليت داشت. بعد به تهران رفت و مدتها با همسر و طفل شيرخوارش بدون داشتن كوچكترين امكاني در اختفا به سر برد.
او از رنجها و مشكلاتي كه به خاطر حفظ فرزندش كشيده بود داستانها تعريف مي كرد. عاقبت محل استقرار آنها لو رفت و در حمله پاسداران همسر بتول، مجاهد شهيد علي غفوري، و طفل شيرخوارش به نام نسرين، به شهادت رسيدند و بتول مجروح و دستگير شد.
شكنجه هاي قرون وسطايي از همان اولين لحظات دستگيري آغاز و بتول در حالي كه باردار بود شديدترين فشارهاي ضد انساني دژخيمان را تحمل كرد.
او در حالي كه همسر و فرزند يكساله اش را از دست داده بود، و در شرايطي كه باردار بود يكي از حماسي ترين مقاومتها را در زير شكنجه كرد و عاقبت در مرداد 1361 به جوخه تیرباران سپرده شد.
خانواده عالم زاده نه تن از فرزندانش را تقدیم آزادی میهن کردند
یادشان گرامی باد


ایران-یادواره شیر زن مجاهد لعیا عنصریان از اولین زنان مجاهد شهر تبریز که در روز ۸ تیر۱۳۶۰ با شلیک به رحم تیرباران شد

«مگر گناه من چیست؟ مگر به جز آزادی چیزی میخواهیم؟ مگر خون من از سایر بچه ها که در این مسیر شهید شدند رنگین تر است؟ ما آزادی بیان می خواهیم. نمی خواهیم کسی به ما زور بگوید که عقیده مان چه باشد. می خواهیم خودمان انتخاب کنیم که چگونه زندگی کنیم. نمی خواهیم کسی به ما دیکته کند که چطوری زندگی کنیم. من زندان را انتخاب می کنم». این بود پاسخ قهرمان مجاهد لعیا عنصریان به خواسته پاسدار رذلی که او  را تهدید به دستگیری کرده بود.
بله سخن از شیر زن مجاهدی است که تمام وجودش فریاد مرگ برخمینی و درود بر رجوی بود.
شیر زنی که تنها ۱۸سال از بهار عمرش گذشته بود ولی آنچنان جانانه و شیدا در مقابل شکنجه گران جنگید که دشمن زبون و خار در مقابل روحیه انقلابی او گفته بود اگر ما هزار نفر چون او داشته باشیم هرگز شکست نخواهیم خورد. دژخیمان کینه عمیقی از او به دل داشتند . به همین خاطر قبل از اعدام رذیلانه به او تجاوز کردند. سپس خون او را کشیدند. و هنگام تیرباران  با شلیک ۵ تیر ژ-۳ به رحمش او را به قتل رساندند.
۳۵سال پیش در سحرگاه ۸تير ۱۳۶۰در ساعت ۰۴۰۰صبح بدستور موسوي تبريزي سردژخيم جلاد خمینی كه آن زمان حاکم شرع آذربایجان شرقی وغربی و کردستان بود ۱۲ قهرمان تیرباران شدند
در انتقام گیری از اعدام انقلابی بهشتی جانی موسوی تبریز جنایتکار به زندان تبریز رفته و گفته بود: از بين زندانيان، بي گناهترينها را امشب براي اعدام انتخاب كنيد. لعیا عنصریان میلیشیای ۱۸ساله، درمیان ۱۲ قهرمان انتخاب شده بود هم زمان دیگر او مجاهد شهید رقیه موتاب پوررضایی و فدائي خلق روح انگیز دهقانی در زندان تبریز تیرباران شدند.

لعیا همه وجودش برای سازمان محبوبش یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او از نسل کبوتران خونین بال میلیشیا بود. نسلی که با عشق مسعود رجوی پا در میدان مبارزه گذاشت و در این مسیر آبدیده شد و هر روز مصمم تر از روز قبل با جسارت و شجاعت تمام طی طریق نمود. هنگام بازداشت با اینکه میدانست مزدوران اسم او را میدانند اما تا به آخر حتی اسمش را  به شکنجه گران نداد
لعیا از۲۲بهمن ۱۳۵۹تا ۸تیر۱۳۶۰ که تیرباران شد در زندان تبریز و زیر شدیدترین شکنجه ها بود. بقدری شکنجه شده بود که بدلیل آثار شکنجه کبودی صورت و شکستگی دماغ که جانیان نمیخواستند کسی متوجه شکنجه شدن او بشود در این مدت فقط ۳بار با خانواده از طریق آیفون ملاقات داده شد و تنها یک بار در عید۱۳۶۰ او ملاقات حضوری داشت و این آخرین دیدار او با خانواده اش بود.
لعیا حتی در زندان دست از فعالیت و حمایت از سازمان مجاهدین بر نداشت و در زندان برای سازمان کمک مالی جمع می کرد. او برای زندانیان عادی با کاموا لباس می بافت و پول آن را به شیوه های مختلف از جمله گذاشتن لای جوراب بافتنی به بیرون برای کمک به سازمان می داد.
تنها یادگار به جای مانده از او یک روبالشی است که توانسته بود آن را  به بیرون از زندان  بفرستد به ظاهر یک روبالشی معمولی بود، اما طرف داخلی آن آرم سازمان را به زیبایی تمام دوخته بود. این کار ارزشمند، بعدا از ایران خارج شد و در موزه مقاومت به یادگار گذاشته شد. در سال۶۴، برادر مجاهد مسعود رجوی در یک مصاحبه افشاگرانه حول مقاومت در زندانها، آنرا در پاریس به خبرنگاران خارجی، نشان داده بود.
آخرین پیام او هنگام تیرباران خطاب به جانیان قاتل او:
ما مجاهد خلقیم و شهید میشویم و از مرگ خود باکی نداریم، شما مرتجعین و پاسداران باید از مرگ خود بترسید که باید جواب بدهید




https://plus.google.com/u/0/106133040142268654266